چه می توان گفت، چه می توان انجام داد؟
بیماری های مزمن که فرد مبتلا تا پایان عمر با آنها دست به گریبان است توجه ویژه ای می طلبند چرا که این بیماری ها از یک سو نیازمند درمان بلند مدت می باشند که حتی گاهی تمام عمر را در بر میگیرد. از سوی دیگر، با توجه به عوارض گوناگون این بیماریها و تاثیرشان بر کل زندگی بیمار، درمان آنها نیازمند یک کار گروهی است.
گروهی متشکل از پزشک، پرستار، خانواده، مددکار اجتماعی و از همه مهمتر خود بیمار؛ چرا که بدون مشارکت بیمار و درک و همکاری صمیمانه او، رسیدن به اهداف درمان و حفظ کیفیت زندگی ممکن نیست. از این رو افزایش آگاهی گروه درمانی و نیز بیماران، در زدودن چهره جامعه از آسیبهای این بیماریها نقش اساسی دارد.
این گفتار بر آن است كه راهبردهایی به منظور حمایت از فردی كه در روزهای دشوار پایانی قرار دارد ارائه دهد. درك این مسأله كه یكی از بستگان، همكاران یا دوستان در روزهای پایانی خود به سر میبرد میتواند یك فرد را تا سرحد مرگ شكنجه نماید. زندگی چنین شخصی دستخوش تغییر ناگهانی می شود. اضطراب، غم و غصه ناشی از این خبر در میان افراد مبتال به این مشكل بسیار شایع است. تعداد زیادی از افراد جامعه سركردن و مدارا كردن با یك بیماری را به مردن بوسیله همان بیماری ترجیح میدهند. این اشخاص به منظور زیستن در بهترین شرایط ممكن و تحت كنترل گرفتن بیماری تحت درمان قرار میگیرند. انسانهای درگیر این وضعیت در جستجوی حمایتهای جسمی، اجتماعی، روحی و روانی هستند. باید در نظر داشت كه این شرایط بر درمانگران و اقوام این مبتالیان اثر گذاشته و آنها را به وادی حمایت و درمان وارد میسازد.
همین نقطه سرآغاز ورود شما، بعنوان یك درمانگر یا فامیل در جداول فردی كه در روزهای پایانی به سر میبرد، به فرآیند حل مساله است. شما میتوانید نقش مهمی در این زمینه بازی كنید.